سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته کردستان، سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است. خطر مرگ کوچکتر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد.
کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسایی همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی، بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد.
این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است، قرار میگیرد و دست خائن خودفروختهای، نهال ثمربخش انسان والایی را قطع میکند
و سردمداران استکبار که با وجود لافزنیهای ضدتروریستی خود، به امید آن نشستهاند که تروریستهای مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب، راه تسلط بر ایران اسلامی را هموار کنند، بدانند که خون شهیدان راه حق، ملت مؤمن ما را سختتر و آشتی ناپذیرتر و مقاومتر میسازد.
رحمت و فضل بیکران الهی بر روح شهید عزیزمان علی صیاد شیرازی و لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار.
اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدا را به ملت ایران به خصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهههای نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت میگویم و صمیمیترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریخته او نثار میکنم.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیدعلی خامنهای
21/1/1378
شهید علی صیادشیرازی
متولد :1323
محل تولد :خراسان /درگز
تاریخ شهادت : 21/1/1378
محل شهادت :تهران
مزار شهید :بهشت زهرا(س)
علی صیاد شیرازی در سال 1323 در شهرستان درگز از توابع استان خراسان چشم به جهان گشود. پدر او کارمند ژاندامری بود، اما چندی بعد به ارتش انتقال یافت و به اقتضای شغلش به همراه خانواده در اکثر شهرهای ایران برای مدتی سکونت نمود. علی نیز تحت تأثیر شغل پدر به ارتش علاقمند شد.از این رو پس از اخذ مدرک دیپلم وارد دانشکده افسری شد و در مهرماه سال 1346 با درجه ستوان دومی (در دسته توپخانه) به ارتش راه یافت.
او پس از طی دوره آموزشی در شیراز و اصفهان به لشگر تبریز و چندی بعد به لشگر زرهی کرمانشاه انتقال یافت. وی درسال 1350 آموزش زبان انگلیسی را در تهران به پایان رساند و با دخترعموی خویش ازدواج نمود.
صیادشیرازی جهت تکمیل تخصصهای توپخانه در سال 1352 به آمریکا رفت و در سال 1353 جهت آموزش نیروهای نظامی به اصفهان بازگشت. او در اصفهان با تشکیل کلاسهای مذهبی و شرکت در جلسات بحثهای دینی، ساواک را نسبت به خویش حساس نمود و با اوجگیری انقلاب انزجار خویش را از نظام پهلوی علنی کرد. به همین علت در 19 بهمن ماه دستگیر و زندانی شد. با پیروزی انقلاب از زندان رهائی یافت و به همراه سردار رحیم صفوی و حجةالاسلام سالک از پادگان اصفهان محافظت نمود.
صیادشیرازی در همین زمان با آیتالله خامنهای آشنا شد و با درجه سرگردی به غرب ایران رفت و با یاری برادران غیور خود، سنندج را از دست منافقین آزاد نمود. مدتی بعد با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب گشت. اما بنیصدر او را از کار برکنار نمود.
وی در طول سالهای دفاع مقدس با سمت های مهم لشگری در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد. از جمله این مسئولیتها میتوان فرماندهی نیروی زمینی، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع(به پیشنهاد آیتالله خامنهای) و جانشین ریاست ستاد کل را نام برد
با حضور شهید رجائی در سمت ریاست جمهوری، صیادشیرازی بار دیگر به ارتش بازگشت و قرارگاه حمزه سیدالشهدا را تأسیس نمود.
وی در طول سالهای دفاع مقدس با سمت های مهم لشگری در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد. از جمله این مسئولیتها میتوان فرماندهی نیروی زمینی، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع(به پیشنهاد آیتالله خامنهای) و جانشین ریاست ستاد کل را نام برد.
سرانجام سپهبد علی صیادشیرازی در تاریخ 21/1/1378 در سن 55 سالگی پس از عمری جهاد در راه خدا توسط منافقین به شهادت رسید.
روحش شاد و یادش گرامی