با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
عقاید سهگانه در دین ، کار قلب را انجام میدهد، آن طور که قلب در بدن عامل حیات است، عقاید ثلاثه هم در دین انسان، عامل حیات است. در تمام سورههای قرآن، به توحید و نبوّت و معاد اشاره شده است، ولی در سوره یاسین، این سه عقیده یعنی اعتقاد به توحید، نبوّت و معاد، به نحو جامع و بالغ آمده است و احتمالاً به همین علّت سورهی یاسین در قرآن مثل قلب است در بدن انسان.
«پس، سوگند به قرآن حکیم که به طور حتم تو از فرستادگان [خدا] هستی بر راهی مستقیم. [این قرآن] نازل شدهی از سوی خداوند عزیز رحیم است، برای این که قومی را انذار کنی که پدرانشان انذار نشده اند از این رو آنها در حال غفلتند».
فضیلت سورهی یس
کمتر سورهای در فضیلت، مانند سورهی یاسین است. در فضیلتش همین بس که گفتهاند: (اِنّ لِکلِّ شیءٍ قلباً القرآنِ سورةُ یاسین) ؛( وسائل الشّیعه، ج 1، ص 247) «هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سورهی یاسین است».
احتمالاً راز آن این است که مقصود اصلی انبیاء علیهم السلام تنبّه دادن مردم به عقاید سهگانه است ؛ عقیدهی توحید ، نبوّت و معاد که امامت هم تداوم بخش نبوّت است ! این عقاید ثلاثه مربوط به قلب انسان است، «احکام» مربوط به بدن و «اعتقادات» مربوط به قلب .
همان گونه که قلب، حیات جسمانی انسان را تأمین میکند، این عقاید سهگانه هم حیات دینی انسان را تأمین میکند. اگر عقاید ثلاثه نباشد، به طور مسلّم دین انسان ، حیاتی ندارد! خود نماز و حرکت بدن به تنهایی ارزشی ندارد، امساک معده از غذا ارزشی ندارد ؛ انفاق کردن فقط بخشیدن مال و دارایی نیست. اگر تمام این اعمال از اعتقاد به خدا و اعتقاد به معاد منبعث شود، ارزش پیدا میکند!
بنابراین عقاید سهگانه در دین انسان، کار قلب را انجام میدهد، آن طور که قلب در بدن عامل حیات است، عقاید ثلاثه هم در دین انسان، عامل حیات است. در تمام سورههای قرآن، به توحید و نبوّت و معاد اشاره شده است، ولی در سوره یاسین، این سه عقیده یعنی اعتقاد به توحید، نبوّت و معاد، به نحو جامع و بالغ آمده است و احتمالاً به همین علّت سورهی یاسین در قرآن مثل قلب است در بدن انسان.
خواسته های نفس و چگونگی تعامل با آنها از موضوعات مهم تربیتی است که نظرات گوناگون و بعضا متضادی درباره آن ارائه شده است. برخی میدان دادن به نفس را توصیه می کنند و برخی دیگر با تعبیر کشتن، مبارزه با خواسته های نفس را بر گزیده اند.
در اسلام نه سخن از افراط است و نه تفریط. دستوری که اسلام می دهد تربیت نفس است؛ تربیتی که دستور و روش کار آن را عقل و نقل (آیات و روایات) بیان می کند.
در این راستا امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان امام و بیان کننده آموزه های وحیانی راهکارهایی بیان کرده اند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می کنیم.
عادت دادن نفس به تحمل سختی ها
امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به امام حسن علیه السلام می نویسد:
عَوِّدْ نَفْسَكَ یعنی عادت بده خودت را. در برخی کتابها الصَّبْرَ آمده که معنایش روشن است یعنی تحمل کردن ولی در برخی نسخه ها واژه التَّصَبُّرَ آمده که علامه مجلسی در توضیح آن می نویسد: المراد بالتصبر تحمل الصبر بتكلف و مشقة لكونه غیر خلق؛ منظور از تَصَبُّر تحمل کردن صبر است آن هم با سختی و مشقت چرا که هنوز جزء خُُلق و خوی فرد در نیامده است.(2) عَلَى الْمَكْرُوهِ هم ؛ یعنی نسبت به چیزی که آن را نمی پسندد و از آن فراری است.
امیرالمومنین علیه السلام در این فراز، سفارش می کند که نفس را با عادت دادن به خوبی ها تربیت کنیم که یکی از این عادات پسندیده عادت دادن نفس به صبر کردن است.
در حدیثی که امیرالمومنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند می فرماید: الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَة ؛ صبر سه گونه است صبر هنگامی که مصیبتی رخ دهد و صبر بر سختی و دوام طاعت و بندگی خدا و نیز صبر در برابر گناه و معصیت.(3) از آنجا که نوع انسان ها در گام های نخست تربیت دینی، در برابر این سه عنوان، یعنی مصیبت ها، عبادات و گناهان، کم طاقتند و یا اصلا تحمل آن را ندارند؛ از این رو امیرالمؤمنین علیه السلام توصیه می کند که برای رسیدن به یک تربیت دینی مطلوب باید این نفس را تربیت کرد که یکی از راهکارهای تربیتی عادت دادن آن به صبر کردن است.
برش هایی است از پرسه زدن های عکاس بسیجی «روح الله خسروی نژاد» در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران که اختصاصا در اختیار مشرق قرار گرفته اند . توضیحات بیشتر اضافه است. فقط چشمانتان را منور کنید و شادی ارواح پاک این شهسواران آفرینش صلوات
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، تصاویر زیر ، برش هایی است از پرسه زدن های عکاس بسیجی«روح الله خسروی نژاد» در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران که اختصاصا در اختیار مشرق قرار گرفته اند . توضیحات بیشتر اضافه است. فقط چشمانتان را منور کنید و شادی ارواح پاک این شهسواران آفرینش صلوات
نام كتاب : آثار و بركات صلوات در دنيا، برزخ و قيامت نام نويسنده : عباس عزيزى
مقدمه
صلوات يعنى چه ؟
صلوات چه اثرى در روح انسان دارد؟
صلوات چه ذكرى است ؟
صلوات چه آثارى در دنيا و برزخ و قيامت دارد؟
صلوات يعنى پيامبر و آل او.
صلوات بهترين هديه از طرف خداوند براى انسان است .
صلوات تحفه اى از بهشت است .
صلوات روح را جلا مى دهد.
صلوات عطرى است كه دهان انسان را خوشبو مى كند.
صلوات نورى در بهشت است .
صلوات نور پل صراط است .
صلوات شفيع انسان است .
صلوات ذكر الهى است .
بسیار اتفاق افتاده است که در زندگی برای رسیدن به هدفی برنامه ریزی می کنیم و پیش می رویم اما موانع راه ، انگیزه و ایمان ما را نسبت به هدف ضعیف می کند و دلسرد می شویم و قید همه آرزوها و اهدافمان را می زنیم .
چه کار کنیم تا در این مسیر هدفمند زندگی کنیم؟
مقاومت و پایداری مهمترین عنصر پیروزی و موفقیت می باشد سعی ما در رسیدن به اهداف زندگی بالابردن کیفیت زندگی است . درس می خوانیم و کار و تلاش می کنیم تا حس و حال خوبی در مسیر زندگی داشته باشیم اما گاهی اوقات میزان رضایت ما به شدت پایین می آید و موانع ما را از مسیر واقعی منحرف می سازد .
قدم اول=هدفمندی
در قدم اول باید هدف خود را از زندگی خود جهت و معنای واقعی دهیم گروهی هدفشان پول است و زندگی آنها فقط در جهت و بعد پول فعالیت دارد و سایر اهداف مغفول واقع می شود. گروهی فقط به علم زمینی می اندیشند و زندگی آنها فقط در جهت کسب علم فعالیت دارد و باز مجددا از سایر اهداف غافل می شوند عده ای نیز در این وادی بی هدف هستند و زندگی آنها دچار هرج و مرج و یا رسیدن به پوچی و سرگردانی است. اما شاگردان ممتاز کلاس زندگی هدفشان عبودیت و تقرب و احساس آرامش و طمانینه در سایه قرب و حضور پروردگار است. و حرکت اصلی انسان را در مسیر کمال خروج از محدودیت مادی می دانند.
از آنجایی که دین باعث می شود که فکر، روح و رفتار انسان در جهت کمال قرار گیرد و فعال شود قرآن دین را حیات بشریت خوانده است .
حضرت فاطمه زهرا (س)، دختر گرامی پیامبر اکرم (ص) و خدیجه کبری است. حضرت زهرا (س) در خانهای که محل نزول وحی و آیات قرآن است، پرورش یافته اند. ایشان دارای ویژگیهای اخلاقی و معرفتی فراوانی هستند، آن گونه که ایشان را «بانوی دو عالم» نام نهادهاند.
كرامت در حال روزه داری
امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بیمار شده بودند. حضرت زهرا (س) و خاندان ایشان به توصیه پیامبر برای شفای حسنین (ع) سه روز، روزه نذر کردند. در روز اول هنگام افطار، فقیری رسید و در خواست غذا کرد. حضرت زهرا (س) افطار خود و خانواده خود را به فقیر دادند. روز دوم در هنگام افطار، یتیمی نزد خانه ایشان آمد و درخواست کمک کرد. حضرت زهرا (س) بار دیگر افطار خود و خانواده خود را به یتیم دادند. روز سوم در هنگام افطار اسیری نزد ایشان آمد و درخواست غذا کرد و این بار هم حضرت زهرا (س) افطار خود و خانواده خود را به اسیر دادند. اینجا بود که آیه شریفه نازل شد « وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا، إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» (سوره انسان آیات 8 و 9)؛ طعام را با آنکه خود بدان نیازمندند، به فقیر و یتیم و اسیر میدهند و (زبان حالشان این است که) برای خشنودی خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی نمیخواهیم.
اذکار مستحبى در هنگام ورود و خروج و نشستن در بازار را مى توان در همین راستا توجیه و تفسیر نمود. اگر انسان مراقبت لازم را در بازار به عمل آورد مى تواند از بازار با همه اوصافش، مکانى بسازد که عزت او را تأمین نماید و دنیا و آخرت خویش را آباد و آن را وسیلهاى براى خدمت به مردم و جامعه قرار دهد.
جامعه بدون تجارت و خرید و فروش نمى تواند به حیات اجتماعى خود ادامه دهد. به همین جهت لازم است کمی در آن دقیق شده و حیطه آن را از آلودگی هایی که تهدیدش می کند پاک نموده و شریان حیاتی جامعه را از پلیدیهایی که آن را احاطه کرده دور ساخته و در نهایت از طهارت ظاهری به طهارت باطنی دست یابیم. همان طور که می دانیم ابدان آلوده از لقمه های شبه ناک کمتر پذیرای کلام الهی و تزکیه نفس می باشند. لذا لازم است به ابعاد این مکان –که اگر قداست آن فرض دانسته شود- پرداخته شود .
جایگاه افراد در بازار
افراد در بازار از یک سو به جایگاهى تکیه زدهاند که هر آن، احتمال سقوط و انحطاط مالى و اخلاقى مى رود و از سوى دیگر حیات اجتماعى و اقتصادى جامعه به آن وابسته است. روایاتى که در ذم بازار وارد شدهاند، در صددند احتمال سقوط مالى و اخلاقى بازاریان و هر کسى که به گونهاى با بازار سر و کار دارد را به حداقل برساند. براى جمع بین این دو امر، خطرات جدى نظیر؛ احتمال قوى تسلط شیطان بر انسان که مى تواند شیرازهی بازار و معاملات در آن را تهدید کند، در روایات گوشزد شده است.
یکی از عوامل مهم در خصوص مقابله با شیطان، تقواى الهى و مراقبت بر انجام دستورات و پرهیز از محرمات است. که به مواردی از آن اشاره می شود: امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در گشت زنی های خود در بازار( زمان حکومت خویش)، بر آن تأکید مى نمودند و مصادیق آن را بیان مى کردند: بردبارى، پرهیز از دروغ و سوگند خوردن، آسان گرفتن معامله، راضى به حق خود بودن و حق دیگران را به آنان دادن، کامل نمودن پیمانهها و وزنها، نیکو معامله کردن و ... همه از مصادیقى است که مى توان با نهادینه کردن آنها، احتمال سقوط فردى و اجتماعى را به شدت کاهش داد و بازارى سالم را به ارمغان آورد. اذکار مستحبى در هنگام ورود و خروج و نشستن در بازار را مى توان در همین راستا توجیه و تفسیر نمود. اگر انسان مراقبت لازم را در بازار به عمل آورد مى تواند از بازار با همه اوصافش، مکانى بسازد که عزت او را تأمین نماید و دنیا و آخرت خویش را آباد و آن را وسیلهاى براى خدمت به مردم و جامعه قرار دهد.
آیات مختلفى از قرآن گواهى مىدهد كه نشانههاى پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و آئین او در همان كتابهاى محرف كه در دست یهود و نصارى در آن زمان بوده وجود داشته است، زیرا مسلم است كه منظور از تحریف این كتب آسمانى این نیست كه تمام كتابهاى موجود باطل و بر خلاف واقع مىباشد، بلكه قسمتى از تورات و انجیل واقعى در لابلاى همین كتب وجود داشته و دارد، و نشانههاى پیامبر اسلام، در همین كتب و یا سائر كتابهاى مذهبى كه در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته و الان هم بشاراتى در آنها هست.
و به آنچه (از قرآن) نازل كردم، ایمان بیاورید كه تصدیق مىكند آنچه را (از تورات) با شماست. و نخستین كافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیز نفروشید و تنها از من پروا كنید.
این آیه خطاب به دانشمندان یهود مىفرماید: قرآن، هماهنگ با بشاراتى است كه در تورات شماست. (مراد از هماهنگى قرآن با تورات تحریف نشده، هماهنگى كلّى و اجمالى است، نه هماهنگى در تمام احكام)
شما دانشمندان، زمانى مبلغ و منتظر ظهور اسلام بودید، اكنون پیشگامان كفر نشوید تا به پیروى از شما، سایر یهود از اسلام آوردن سر باز زنند و آیات الهى را به بهاى ناچیزِ ریاست دنیا، نفروشید و از خدا بترسید.
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات 51 تا 57 سورة مائده ( صفحة 117)، مورد بررسی قرار می گیرد...
هر قوم و ملتی که در مسیر خدا گام بردارد و احسان و تقوا پیشه کند و در برابر نعمتهای الهی شکرگزار باشد، خداوند آنها از دریای بیکران رحمت خویش مستفیض کرده و نعمتهای خود را بر آنها ارزانی خواهد نمود.
سنت برکت
یکی دیگر از سنتهای الهی، برکت است. بر اساس این سنت، آنچه ضامن سعادت جمع و رفاه واقعی و برکات اقتصادی جامعه است، تقواست: « وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ»؛ « و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم».(1)
این یک سنت الهی است که افراد بی ایمان و آلوده گرفتار انواع واکنشها در زندگی دنیایی خود خواهند شد و این وابسته به کسب و اکتساب اعمالی است که انسان انجام میدهد. فیض خداوند ممنوع و محدود نیست، همان طور که مجازات او به قوم و ملت معینی اختصاص ندارد. اگر انسان پاک و با ایمان باشد، به جای اینکه عذاب از آسمان و زمین فرا رسد، برکات از جمله امنیت و آسایش، مال و ثروت، علم و دانش و سلامتی از آسمان و زمین بر او میبارد. این انسان است که برکات را به بلاها تبدیل میکند: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ َلأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ»؛ « اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است».(2)
او همیشه با وضو بود و به این كار توصیه مى كرد، نسبت به انجام فرایض فرزندان خود را نظارت دقیق داشت ، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاى طولانى به جا مى آورد و از سن تكلیف به بعد، هیچ گاه نماز شبش ترك نشد.
گاهی یک خاطره و یا داستان از سیره و روش یکی از علمای بزرگ ما به اندازی روح و جان را سیقل می دهد و انگیزه ایجاد می کند که شاید در ده ها جلسه موعظه و اخلاق چنین اتفاقی نیفتد.
در شماره گذشتهبه تفاوت بین علائم و شرایط ظهور اشاره شد، همچنین با برخی از فوائد و آثار روایات مربوط به ظهور آشنا شدیم. ضمنا در پایان مقاله گذشته به طور مختصر به راه های صحیح بررسی علائم ظهور نیز اشاره کردیم.
در ادامه ضمن اشاره به برخی از مصداق سازی های دشمنان اسلام و مسلمانان، وظائف اصلی هر یک از مسلمانان را نتیجه گیری خواهیم کرد.
مصداقیابی یا مصداقشناسی و فرق آن با مصداقسازی
در دوره نزدیک به ما یا یک دهه گذشته، مصداقیابیهای زیادی درباره شخصیّتهای ظهور انجام شده است .
بر اساس اطّلاعات موجود در سایتهای اینترنتی، در سال 1999 م. با روی کار آمدن عبدالله دوم، به عنوان جانشین ملک حسین شاه اردن، یکی از نویسندگان سعودی کتابی را با نام «السفیانی الاردنی یغزو الکعبه» نوشته و در آن به بررسی شباهتهای سفیانی موجود در روایات ظهور و عبدالله دوم پرداخته و در نهایت اثبات نموده که وی همان سفیانی روایات است.
همچنین در این راستا عدّهای نیز دست به مصداقیابی و معرفی صدّام به عنوان سفیانی در سالهای 2000 تا 2003 م. زدند و دعوای بین سایتهای عربی مبنی بر اثبات یا عدم اثبات سفیانی با شخصیّتهای نام برده شده، آغاز شد و تالارهای گفتوگوی عربی زیادی به این موضوعات پرداختند.
روایات زیادی در خصوص حوادث آخرالزّمان و عصر ظهور وجود دارد که در آن به ذکر وقایع و بیان مشخّصات شخصیّتهای عصر ظهور پرداخته شده است. بخشی از این روایات مربوط به علائم آسمانی و زمینی و بلایا و حوادث ناخوشایندی است که در دورهای قبل از ظهور رخ میدهد؛ نظیر جنگ و بیماریهای اپیدمی و طاعون و دستهای از این روایات به بیان اوضاع اجتماعی و سیاسی کشورهای مختلف اشاره دارد و دستهای نیز شخصیّتهای دوران قبل از ظهور و تا زمان ظهور را تبیین میکند. برخی از این اشخاص و خروج آنها جزو علائم حتمی هستند که در مدّتی اندک قبل از ظهور خروج کرده و در عرصة خاورمیانه پدیدار شده و مقدّمات ظهور را رقم میزنند؛ نظیر سفیانی، یمانی و نفس زکیّه. دستهای دیگر از این شخصیّتها هر چند از آنها نام برده شده، ولی جزو علائم حتمی در روایات آورده نشدهاند و به اعتقاد برخی محقّقان، روایات مربوط به آنها دارای سندهای ضعیف میباشند.
فرق بین علائم ظهور و شرایط ظهور؟
علائم ظهور گرچه با شرایط ظهور وجه اشتراكی دارند كه همان تحقّق هر یك قبل از ظهور امام مهدی(عج) است، ولی از جهاتی نیز با یكدیگر اختلاف دارند. اینك به برخی از اختلافات اشاره میكنیم: ادامه مصلب